قلعه پُر رمز و راز«وِشاق» بر فراز کوه کرکس
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۴۲۸۵۰
ایسنا/اصفهان رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نطنز گفت: بر فراز یکی از قلههای کوهستان کرکسِ نطنز، قلعهای شگفتانگیز به نام «وِشاق» قرار دارد که رمز و راز این همه شکوه و زیبایی هنری در چنین مکان صعبالعبوری معلوم نیست، همچنان که رازهای ساکنان و حاکمان مستولی بر آن در هالهای از ابهام قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین یزدانمهر در گفتوگو با ایسنا درباره قلعه تاریخی وشاق که به آن کوه وشاق نیز گفته میشود، اظهار کرد: کوه وشاق که قلعه و محوطه تاریخی وشاق در دامنه و قله آن قرار دارد در ارتفاعات جنوبی رشتهکوه کرکس و از شگفتانگیزترین و زیباترین موقعیتهای طبیعی شهرستان نطنز است که در حدود ۸ کیلومتری غرب شهر نطنز و مشرف بر جاده قدیم نطنز، کاشان، از فاصلهای بسیار دور خودنمایی میکند. این قلعه از جانب غرب و شمال، به موقعیت تاریخی کوشک و شکارگاه عباسآباد مشرف و چشمانداز دشت از بالای قله تا حدود کاشان پیدا است.
وی افزود: این قلعه از شرق نیز بر روستای اوره و شهر نطنز چشمانداز دارد و از جنوب آن، رشتهکوه کرکس و کوهِ خدا که خود یکی از جاذبههای منحصر بفرد طبیعی است پیداست. امروز بهترین مسیر برای رسیدن به این کوه از معادن سنگ بالادست روستای اوره نطنز است که تنها مسیر ممکن باریکهای است سخت و دیواره مانند که مستلزم دست به سنگ شدن و صخرهنوردی تا ارتفاعی است که احتیاج به طناب دارد و تنها برای کوهنوردان کارآزموده امکانپذیر است. در قدیم ظاهراً با استفاده از طناب یا زنجیرهایی که به میخهای ضخیم فولادی متصل بوده و بر سینه کش صخره کوبیده شده بود، به این قلعه رفت و آمد میکردند.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شهرستان نطنز، گفت: سازههای اصلی این محوطه بر فراز قله، دست نیافتنی است، اما آثار این دژ شکوهمند از چند کیلومتر دورتر دیده میشود و گویی دژهای تودرتویی این قله را احاطه کرده است، چنانکه دیواره سنگی ممتد و یک درگاه در فاصله چند کیلومتری از ابتدای دره سمت اوره آغاز میشود.
یزدانمهر تصریح کرد: همچنین دیوارههایی در جنوب غربی کمی نزدیکتر به قله وجود دارد، اما سازههای اطراف منحصر به این موارد نیست. برجی دیدهبانی و پلههای سنگی در ورود به محوطه پایین کلاه دژ هویداست و سازههای سنگی که در کمین گاهها تعبیه شده به خوبی نمایان است. آجر یکی دیگر از مصالح این دژ است و تعداد بسیار زیادی آثار ختایی و آجر در گوشه و کنار این محوطه پراکنده است و سازههای منظم آجری در بالای قله بیشتر به چشم میخورد.
وی ادامه داد: شگفت آنکه برای جلوگیری از دسترسی مهاجمان به بخش اصلی، سازندگان دژ بخش زیادی از دیواره کوه را کنده و بهصورت دیواره صاف در آوردهاند. کاشیهای فیروزهای، زرینفام و لعابدار در این قلعه نکته تحیرانگیر دیگر است.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نطنز، گفت: از دیگر ویژگیهای قلعه وشاق، استفاده فراوان کاشی از جمله کاشیهای فیروزهای کتیبهدار و زرینفام است که به وفور در اطراف آن پراکنده است. به جز آن مقدار بسیار فراوان از انواع دیگر ظروف سفالی اعم از سفال بدون لعاب و لعابدار است که تنوع چشمگیری دارد. در میان سفالهای لعابدار نیز لعابهای منقوش و ظریف فراوانی وجود دارد که حیرت بیننده را میافزاید.
یزدانمهر تصریح کرد: سفال یا کاشیهای فیروزهای باقی مانده در رأس قلعه و ارتفاع بالای کوه دارای زمینهای با خطوط برجسته آبی بخشی از یک کتیبه هستند. این کتیبه از کنار هم چیدن تعدادی سفال لعابدار مربع شکل ۲۰ سانتیمتری شکل میگرفته و احتمالاً بر پیشانی بنایی شکوهمند در رأس قله بوده است. امروز هنوز بخش قابل ملاحظهای از این کاشیهای فیروزهای در رأس قله بهصورت شکسته و ناقص ریخته است. در این کتیبه هم عبارات عربی به چشم میخورد و هم فارسی.
وی افزود: درک معنای کتیبه مقداری دشوار است و باید کاشیهای باقی مانده را کنار هم چید و به معنایی رسید. چنانکه ماکسیم سیرو هم گزارش کرده در سالهای دور کاشیهای زرینفام این دژ به سرقت رفته و در تهران فروخته شده است. با این اوصاف هنوز کاشیهای زرینفام شکسته و در گوشه و کنار دژ یافت میشود، اما گویا سفالها منحصر به این دوران نیست و احتمالاً مربوط به دورههای قبل و بعد از ایلخانی نیز میشود.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نطنز، گفت: برخی مورخان معتقدند این دژ محل اختفا و زندگی فرقه اسماعیلیه است. میدانیم که اسماعیلیه نزاری در دوره سلجوقی قدرت قابل ملاحظهای در ایران داشتند و استحکاماتی از این قبیل برای آنان ممکن بوده است. در واقع باید گفت که موقعیتهای طبیعی قلهای که ویژگی دژ داشتهاند، در دورههای مختلف مورد استفاده بودهاند .بنابراین بعید نیست که بنای دژی این چنین در دورههای تاریخی مختلف مورد استفاده بوده باشد چنان که آخرین مورد استفاده از این دژ را دوره قاجاری میدانند.
یزدانمهر یادآور شد: در واقع مأموران حکومتی، شورشیان و یاغیان و راهزنان به دلیل ویژگیهای خاص قلعه وشاق میتوانستند از این دژ استفاده کنند و به جز پناهگیری در آن، از اشراف این موقعیت بر دامنهها و دشت وسیع پیش رو بهترین بهره را برده و هر حرکتی را زیر نظر بگیرند و در موقعیتی مناسب کاروانهای تجاری را غارت کنند و یا به دستههای نظامی حملهور شوند.
وی افزود: به هر روی مغولان و ایلخانان طومار اسماعیلیان را پیچیده و قلعههای تسخیرناپذیر آنان را که ساکنانش همچون مار گزندهای دولت سلجوقیان را میگزیدند، تار و مار کردند و طبیعتاً این نوع قلعه را مورد استفاده قرار دادند تا جایی برای زندانی کردن و تبعید کردن متمردان داشته و هنگام خطر در آن پناه گیرند.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نطنز گفت: بنا بر اسناد موجود، عمده شکوه این قلعه مربوط به دوران ایلخانی است، چنانکه منابع تاریخی نیز بر آن گواهی میدهند. درباره وجه تسمیه این قلعه، تنها مأخذ قابل ذکر«نزهتالقلوب مستوفی» در دوره ایلخانی است که مستوفی نام قدیم این قلعه را «کمرت» ذکر میکند که به وشاق شهرت یافته است. مستوفی آورده: «وشاق قلعهای است در ولایت نطنز در اول آن را کمرت گفتندی، چون وشاق در آن جا حاکم شد به وشاق معروف گشت».
یزدانمهر تصریح کرد: در دوره معاصر، «ماکسیم سیرو» معمار فرانسوی که به دنبال مستندسازی راهی اصفهان بوده است به ویژگیهای دژ کوهستانی وشاق اشاره کرده است و بعید نیست که خود نیز این دژ را از نزدیک دیده باشد. سیرو به صعودهای نافرجام به این دژ اشاره دارد و اینکه کاشیهای زرینفام آن غارت و فروخته شده است.
وی افزود: ماکسیم سیرو اشاره میکند که این قلعه مستحکم از ۱۵۰ کیلومتری دیده میشود. برخی گویند اینجا یکی از پناهگاههای فرقه حشاشین یا همان اسماعیلیان بوده که بعدها به صورت یک قلعه نظامی درآمده و پس از سالها، کمین گاه راهزنان بوده است.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نطنز گفت: در عهد حکومت ابوسعید در سال ۷۳۴ هجری مطابق ۱۳۳۳ میلادی این قلعه زندان امیرمحمد قوشچی یکی از صاحبان تیول شد که به وسیله امیرمحمدشاه حاکم معزول فارس به نافرمانی تحریک شده بود.
احتمال وجود آرامگاه در قلعه وشاق
یزدانمهر گفت: به هر حال راز و رمز این همه شکوه و زیبایی هنری در چنین مکان صعبالعبوری معلوم نیست، همچنان که رازهای ساکنان و حاکمان مستولی بر آن در هالهای از ابهام قرار دارد، اما اینکه سیرو اشاره میکند کاشیهای زرینفام را از برج بزرگ قلعه کندهاند، این احتمال را قوت میبخشد که این برج مکانی مقدس و احتمالاً آرامگاه بوده است.
وی افزود: احتمال دارد فردی که برای ساکنان قلعه وشاق قداست داشته و امکان دفن او در قبرستانی خارج از دژ فراهم نبوده است در این قلعه به خاک سپرده شده باشد. همچنین میدانیم که در پایین دست این دژ باغ و عمارتی از دوره صفوی است. عمارت عباسآباد شکارگاه شاهعباس و احتمالاً دیگر سلاطین و حاکمان صفوی بوده و بعید نیست که دِژ وشاق مورد استفاده شاه عباس نیز بوده و احتمالاً سازههایی از دوران صفوی نیز در اینجا وجود داشته باشد، همچنان که ماکسیم سیرو به استفاده از این دژ تا دوران قاجاری اشاره کرده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی شهرستانها دوره ایلخانی آرامگاه اداره میراث فرهنگی اصفهان نطنز قلعه صنایع دستی و گردشگری شهرستان نطنز رئیس اداره میراث فرهنگی کاشی های فیروزه ای کاشی های زرین فام مورد استفاده زرین فام قلعه وشاق لعاب دار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۴۲۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکیه خاتونآبادی، نقش جهانی کوچک در دل تخت فولاد
تکیه خاتونآبادی از تکایای تختفولاد است که کاشیکاری گنبد آن که روش معرق یا نقوش اسلیمی آراسته شده است؛ در قسمت بالا کتیبهای به خط ثلث با مضمون آیاتی از قرآن به شیوه کاشی هفت رنگ خشتی وجود دارد و در زیر آن نیز از خط کوفی ساقهبندی استفاده شده که به تسبیحات اربعه و اسامی امامان اشاره میکند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، تکیه خاتونآبادی یکی از تکایای اواخر دوران صفوی منسوب به علامه میر محمداسماعیل خاتونآبادی است که در دوران حیات او بهعنوان مدرسه علمیه از آن استفاده میشده و با مرگ او و دفنش داخل مدرسه این محل به تکیه تبدیل میشود.
این تکیه در شمال تختفولاد، در کنار کوچه واله، مقابل غسالخانه سابق که امروزه ساختمان مخابرات است، قرار دارد و ساختار آن عبارت است از یک صحن با ورودی اصلی مستقیم به صحن از طرف شمال صحن، سر درب و سکوهای خسته نشین است.
جبهه غربی صحن دارای یک ایوان در گوشه شمالغربی است که مَدرَس و مدفن میر سید محمداسماعیل خاتونآبادی در پشت این ایوان قرار دارد که این مدرس به شکل چهار صفه است؛ قبر خاتونآبادی در صفه جنوبی آن قرار گرفته و در زیر مدرس نیز سردابی است که محل عبادت و ریاضت خاتونآبادی بوده و بالای مدرس اتاقی کوچک مانند است که روی آن اتاق گنبدی نار با کاشیکاری معرق و با طرح اسلیمی زیبا و با رنگ غالب لاجوردی و سفید بر زمینه فیروزهای است.
در کل، معماری بنا، به شیوه اصفهان بسیار خوش تناسب و زیبا است؛ در اطراف صحن اتاقهایی است که محل سکونت طلاب بوده و بعداً محل دفن بزرگانی از خاندان خاتونآبادی شده است؛ جنوبی صحن فضای یک مسجد کوچک تابستانی است و محراب گچی ساده و مقرنسهای ظریف و زیبا در این مکان نظرها را به خود جلب میکند، همچنین در جبهه شرقی یک دالان ارتباطی به صحن تکیه آغاباشی قرار دارد.
این بنا در تاریخ ۱۰/۰۳/۱۳۸۲ شمسی با شماره ۹۰۶۸ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
تعمیر تکیه خاتون آبادیآخوند گزی در تذکره القبور مینویسد: «گویند نانوایی از دست فراشهای حاکم گریخته در این تکیه آمده و این تکیه مخروبه بوده با خود نیت میکند که اگر این مرد بزرگوار و صاحب مقامات است فراشهای حاکم مرا نمیبینند تعمیر این گنبد و اینجا را میکنم بعد فراشهای حاکم آمده توی همانجا را گشته نانوا و را ندیدند بعد آن مرد نانوا تعمیر آنجا را نموده و رفع خرابی آنجا را کرده.»
تزئینات بنامفصلترین تزئین، کاشی کاری گنبد تکیه است که به روش معرق یا نقوش اسلیمی آراسته شده است؛ در قسمت بالا کتیبهای به خط ثلث با مضمون آیاتی از قرآن به شیوه کاشی هفت رنگ خشتی وجود دارد و در زیر آن نیز از خط کوفی ساقهبندی استفاده شده که به تسبیحات اربعه و اسامی امامان اشاره میکند و به روش معقلی در زمینه کاشی فیروزهای کار شده است.
از موارد دیگر کاشیکاری میتوان نمای شمالی تکیه اشاره کرد که نقوش آن در قسمت بزرگتر است و سرمهدان با کاشی معقلی فیروزهای و خطوط بنایی اسماً ا… و محمد و علی با کاشی سیاه است و در لچکیهای کوچکتر از کاشی مشکی استفاده شده و مربعهای بالای دارای نقوش صابونکی ساده است.
افراد شاخص مدفون در تکیه خاتونآبادیمیر سید محمداسماعیل خاتونآبادی:
فرزند سید محمدباقر، عالم فاضل، عابد زاهد فقیه و مفسر قرآن کریم. از شاگردان ملأ محمدتقی مجلسی، میرزا رفیعا نایینی و ملارجبعلی تبریزی است که سالها امام جماعت و مدرس جامع جدید عباسی (مسجد امام) بوده است.
در اواخر عمر، در تختفولاد مدرسهای بنا کرد و به تدریس، تألیف و عبادت در آن مدرسه مشغول بود و بالغ بر ۳۵ تألیف داشته که از آن جمله «شرح اصول کافی»، «اعتقادیه» و «تفسیر قرآن» در چهارده مجلد است؛ وی ریاضیدان، مهندس و ستاره شناس برجستهای بود که شهرت ویژهای به تدریس و تعلیم علوم ریاضی داشت. او همچنین عارفی زاهد و پرهیزکار بود که به نقد تصوف عملی و متمایز نمودن عرفان صحیح شرعی از عرفان غیر شرعی همت گمارد.
در مورد وی گفته میشود که برای خود قبری در حجرهای در همین تکیه آماده کرده بود، شبها بعد از فریضه مغرب و عشا در میان آن قبر رفته و تهجد در قبر گذاشته و بعد از آن از قبر بیرون میآمده، مشغول تألیف کتب از جمله تفسیر قرآن میشده است.
میر سید محمدباقر خاتونآبادی:
فرزند میر محمداسماعیل، عالم فاضل، فقیه محقق و ادیب، معروف به ملاباشی، نزد جمعی از علما از جمله محمدباقر محقق سبزواری، آقا حسین خوانساری به تحصیل پرداخت؛ میر محمدباقر، دانشمندی مورد توجه شاه سلطان حسین بود و عنوان معلمی او را داشت که پس از اتمام بنای مدرسه چهارباغ در سال ۱۱۱۸ قمری تدریس در این مدرسه به وی واگذار شد و پس از پدرش نیز مقام امامت و مدرسی مسجد جامع عباسی را برعهده داشت. از آثارش «آثار علوی»، «آداب دعا» و «ترجمه مکارم الاخلاق» است.
سید محمدحسین خاتونآبادی:
فرزند میرزا محمود، شاعر و ادیب و خوشنویس دانشمند، متخلص به «آزاد»، تحصیلاتش را در اصفهان و نجف به اتمام رسانیده، به تدریس در مدارس اداره فرهنگ مشغول شد؛ وی متبحر در علم الانساب، علوم غریبه، تاریخ، ادبیات نقاشی و طراحی بوده، خطوط ثلث، نسخ و کوفی را خوش مینوشت و در اصفهان در مدارس حقایق، جده کوچک و در تهران مدرسه شیخ عبدالحسین، آصفیه، سیروس و در نجف اشرف در مدرسه علمیه نجف تحصیل کرد.
مسلط به زبان عربی و آشنای با زبانهای روسی، فرانسه و انگلیسی بود و خدمت فرهنگی او در مدارس شهرهای ساوجبلاغ تهران، ابرقو یزد، شهرضا، اردکان، اصفهان و مدرسه چهارباغ بوده و دارای مدال علمی درجه اول از وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه است.
کد خبر 748971